جدول جو
جدول جو

معنی قلعه سمیران - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه سمیران
(سِ)
قلعۀ استواری است بنزدیکی جویم ابی احمد و گرمسیر است و آب مصنعه دارد. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 159). قلعۀ محکمی است در ساحل یک نهر جاری بین کوهها و ولایت مارم صاحب الموت آنرا خراب کرده و این قلعه بملک دیلم متعلق بوده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ سَ)
قلعه ای است در نزدیکی جویم ابی احمد. (جغرافیای غرب ایران ص 130). نزهه القلوب آن را سمیران ضبط کرده و آرد: قلعۀ سمیران جایی استوار است و بجویم ابواحمد است. و آبش از مصانع. (نزهه القلوب ص 134)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ اَ یَ)
دهی است از دهستانهای خرمرود شهرستان تویسرکان، واقع در 29 هزارگزی خاور شوسۀ همدان کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن کوهستان و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 50 تن آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، توتون، کتیرا، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است راه مالرو دارد و از طریق ولاشجرد اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ خَ)
قلعۀمحکم و استواری است که در یکی از شهرهای معروف اندلس قرار دارد. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 202 شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان ربع شامات بخش ششتمد شهرستان سبزوار، واقع در 52هزارگزی جنوب خاوری ششتمدو سر راه مالرو سنگرد به کاشمر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 222 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
ده کوچکی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند، واقع در 48هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و 4 هزارگزی جنوب راه شوسۀ کنگاور به کرمانشاه. سکنۀ آن 40 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
ده کوچکی است از دهستان رودشت بخش کوهپایۀ شهرستان اصفهان، واقع در 23هزارگزی جنوب کوهپایه و 22هزارگزی جنوب شوسۀ اصفهان به یزد. سکنۀ آن 19 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
قلعه ای معروف در جنوب شرقی شهرستان کتول
فرهنگ گویش مازندرانی